صفحه اصلي انجمن سايت ثبت نام تماس با ما پست الکترونيک آرشيو نقشه سايت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مزایای عضویت در گروه 537 باند برای حمایت از گروه موسیقی زواره لطفا مارالینک فرمایید. ^^توجه:هنگام ثبت نام از درست بودن ادرس ایمیل خود اطمینان حاصل فرمایید.^^ ادرس های سایت:
فروشگاه اموزگار فروش پکیج اریستون و ایساتیس
آخرين ارسال هاي تالارگفتمان
verse 1 برو برو نگو یه روز برمیگردی دلت سوخته بود روزاتو بامن سر میکردی؟ چرا ترکم کردی بعده 15 ماه من که گفتم دوست دارم روزی 500بار تو یه سنگ دلی نمیدونی عشق چیه نمیدونی وقتی نیستی دنیا مشکیه میدونم تو دیگه واسم عاشق نیستی من همونم تو اون ادمه سابق نیستی آره بزا برو بزا منم ببرم ازیاد تورو دوست ندارم دیگه بزنم فریاد تو تهمت زدی به عشق پاکم با حرفات کردی منو زنده خاکم اره خجالت نکش بگو من بد بودم اصلا بین همه بدا واست بدتر بودم شاید قسمتم اینه باید عادت کنم که مشکلات همیشه خاکم کنن verse2 چیه تو خودتی.چرا خب حرف نمیزنی میدونم غصه ها زیادن و دلتنگیا شدید چرا هنو چشات خیرس به تموم نامه هاش همون بی خدا بود تورو تنهات گذاشت خب فریاد بزن تا خالی شی داداشی اون رفته و تو چرا تو خیالت باهاشی همش دروغ بود میمونم تا اخرش باهات گفتی پشتتم تو سختی و مشکلات الان با اونی و خیلی حالت مساعده میدونستم همیشه دل تو پره مسافره فک میکردم آره توام صادقی بام ولی سوء استفاده کردی از سادگیا دفتر خاطراتو بهمدیگه ورق میزدیم خیلی دیر فهمیدم که تو برعکس منی وقتی فهمیدم با اونی دلم شد تیکه پاره تو خوش باش منم میمیرم بی گلایه vers3 خیلی سخته نشه خط بکشی رو خاطرات بخای فرار کنی ازشو باشن پابه پات توی ذهنم پره سوالای بی دلیله لمس دستات تو دستای یه غریبه چه سخته تو خیالت با یکی سرکنی برات سخت باشه نبودشو باور کنی الان ذانوهاتو بغل کردی گریه میکنی ببین یه روزه ندیدیش داری سکته میکنی واسه رسیدن به تو به هر دری زدم از چی بگم؟ که تو سرتری ازم ؟ همه قافیه هامم از روی نفرت میگن که شاید به این دلم درس عبرت بدن حالا خفه شو بی معرفت خسته شدم درای رو به من خیلی وقته که بسته شدن بسته شدن تا دیگه هیچ راهی نمونه این شعرو بیته که آخره رابطمونه verse4 دوباره تنهایی شده مرهم غمم بگو حالا که نیستی به کی دردمو بگم به کی بگم منو عشقمو درکم کنه؟ به اونی که هرثانیه میخاد منو ترکم کنه؟ تن کثیفتو فروختی به یه هرزه دل واسه جدایی از تو کوله بارو بسته دل آدم الکیم دورو برم زیاده مثه تو میام دلمو میبرم ازون دیار دل تو دیگه بیا روی جسدم خاک و گل بریز اخه درمون درد من دیگه گریه نیست دیگه زندگیمون شده بود غم یکسره آره پیش هرکی هستی برو خوش بگذره فقط آبرو داری میکنم پیبش غریبه ها این اخرا فقط صداتو میشنیدم شبی یبار ![]()
[ یکشنبه 17 ارديبهشت 1391 ] [ 9:19 ]
[ سانتا ][ بازديد : 569 ]
++++شعله ی عشقم شده فراموش حرارت عشقم پس کوش؟ به راحتی کردی منو فراموش؟ با ملایمت گفتی از اینجا به بعد خاموش؟ پس حالا که اینجوریه یه لحظه بده تو خانومی گوش عشق من به تو اینجوری نمیشه خاموش++++ ولی نه انگار عشق دروغ بود عاقبت عشق ما از اون اول فروغ بود انگار که نه واقعا!!!! همه رقبا راقبا که عشق ما رو به گا بدن خبر انهدامشو به اخبار بدن تو رسانه ها ما رو نشون بدن بعد رو اسم سانتا مانور بدن عاقبت ما رو نشون بدن پاش بنویسن ورود ممنوع عـــــــشــــــــــــــــــق خیابونی ممنوع اره مشکل از من بود ولی کار ,,,,کار دل بود یک دل نه هزار دل بود ![]()
[ یکشنبه 17 ارديبهشت 1391 ] [ 9:6 ]
[ سانتا ][ بازديد : 396 ]
ميون يه دشت لخت زير خورشيد کوير مونده يک مرداب پير توي دست خاک اسير منم اون مرداب پير از همه دنيا جدا داغ خورشيد به تنم زنجير زمين به پام من همونم که يه روز مي خواستم دريا بشم مي خواستم بزرگترين درياي دنيا بشم آرزو داشتم برم تا به دريا برسم شبو آتيش بزنم تا به فردا برسم اولش چشمه بودم زير آسمون پير اما از بخت سياه راهم افتاد به کوير چشم من چشم من به اونجا بود پشت اون کوه بلند اما دست سرنوشت سر رام يه چاله کند توي چاله افتادم خاک منو زندوني کرد آسمونم نباريد اونم سر گروني کرد حالا يه مرداب شدم يه اسير نيمه جون يه طرف ميرم به خاک يه طرف به آسمون خورشيد از اون بالاها زمينم از اين پايين هي بخارم مي کنن زندگيم شده همين با چشام مردنمو دارم اينجا ميبينم سر نوشتم همينه من اسير زمينم هيچي باقي نيست ازم قطره هاي آخره خاك تشنه همينم داره همراش ميبره خشک ميشم تموم ميشم فردا که خورشيد مياد شن جامو پر ميکنه ![]()
[ یکشنبه 17 ارديبهشت 1391 ] [ 9:1 ]
[ سانتا ][ بازديد : 296 ]
ورس1 گل من سلام...هه یه سلامی دوباره به تویی که اسمت ارزش سلامم نداره دیگه سانتایی نیس که تو بخوای بغلش بخوابی این دل درنبود شما داره میکنه بیتابی ااااخه چرا رفتی میدونسی تنها میمونم گفتی دوستت دارنم حتی قسم خوردی به جونم اینو میدونم که شرایطم واست سخت بوده چرا به ما که میرسه راه دلت مسدود دیگه سانتا نمونده پ دورشو خط بکش اصلا تو نمیخوری به کلمه یا حرف عشق خودم شاهد همه چی بودم از نزدیک اخه تو با اون بودی پ اشکال از من نی هر جا منو میبینی میزنی عینک دودی بابا دمت گرم مشتی تو انقدر خوبی؟؟؟ بگذریم همه چی شده بینمون تموم فقط عمر سانتا تو این مدت شده حروم ورس2 هیچ صدایی نمیاد..ااالان همه چی خوبه ااز ذهنم پاک شده اون که واسم ملکه بوده منه ساده احساسی بودمو تو بازیگر دیدی چقدر راحت با احساس من بازی کرد؟ میگفت عشقه همیشگی...خب عشقه ماست کنار اسمم نوشته بود لاو د نایس ((love the nice)) ولی روزای خوبه من همه شدن وارونه با غریبه دیدمش فهمیدم وری نایس اونه حالا برو خانم خوش باش با اون فرشته نجات دیگه پاک شده واسه همیشه تصویر چشات قبوله منم میرم از...دنیای پوشالیت هیچوقت شریکم نکردی تو موقعه خوشحالیت تو آدم نبودی خانم با چشمای هرزت هر چی دوستت داشتم مثه یه پرنده پر زد خدایا پشیمونم از اشتباهام رو زمین میخوام بگم منو ببر پیش خودت همین ورس3 خدایا منم یه انسانم...پ دستمو بگیر نگو با مشکلاتت برو تو تنهاییات بمیر تو خالق منیو خالق آسمونا مهربونیام با تو بدیم هس با اونا پس چرا خیلی راحت سانتا رو پس زد با غریبه دست داد از پیشم بعد رفت با اون یارو...خیلی فاز میده حتما آره؟؟؟ دیگه سمت خونم نیا سانتا اصلا خوابه مطمئنم خدا تقاصمو ازت میگیره این یه نفرین عاشقه سیاه نشینه تنها چیزی که تلف شد زندگیه من بود سرنوشت چه بد بود/انتقام چه سخت بود اومد پس چه رفت زود تنها رفیقه شبام تنهاییه من بود حالا برو بگو عشقم با هوس فرقی نداشت تو رفتی خدا واسم شب برفی گذاشت ![]()
[ یکشنبه 17 ارديبهشت 1391 ] [ 8:56 ]
[ سانتا ][ بازديد : 375 ]
بگو سرگرم چی بودی که اینقدر ساکتو سردی خودت آرامشم بودی خودت دلواپسم کردی ته قلبت هنوز باید یه احساسی به من باشه چقدر باید بمونم تا یکی مثله تو پیدا شه تو روز و روزگار من بی تو روزای شادی نیست تو دنیای منی اما به دنیا اعتمادی نیست سلام ای ناله ی بارون سلام ای چشمای گریون سلام روزای تلخ من هنوزم دوستش دارم سلام بغض تو سینه سلام ای آهه آیینه سلام شبهای دل کندن هنوزم دوستش دارم نمیدونی تو این روزا چقدر حالم پریشونه دلم با رفتنه تنگو دلم با بودنت خونه خرابه حالم بی تو نمیتونم که بهتر شم تو دستای تو گل کردم بزار با گریه پر پر شم یه بی نشونم تو این خزون یه بی نشونم تو این خزون منو از خودت بدون یه بی بی نشونم تو این خزون یه بی قرارم یه نیمه جون منو از خودت بدون منو از خودت بدون سلام ای ناله ی بارون سلام ای چشمای گریون سلام روزای تلخ من هنوزم دوستش دارم سلام بغض تو سینه سلام ای آهه آیینه سلام شبهای دل کندن هنوزم دوستش دارم ![]()
[ پنجشنبه 14 ارديبهشت 1391 ] [ 21:40 ]
[ سانتا ][ بازديد : 313 ]
حالا بیا ببین حال من خرابه به چی زنده باشم به چی دلم رو خوش کنم وقتی میبینم عشقم از من بیزاره . به کی بگم درد دلم رو به کی بگم که خیلی دوستش دارم اما اون باور نداره . به خدا، دیگه نمیخوام زنده باشم دیگه نمیخوام برای کسی دل تنگی کنم . با خودم قسم خورم که دیگه دوسش نداشته باشم اما دلم طاقط دوریش رو نداره . به خودم میگم اون که دوسم نداره چرا من دوسش داشته باشم اما نمیشه از یادم بره . حیف از اون روزی که تو خیالم حس میکردم تو هم دوسم داری حیف من که عشق تو رو باور کردم . تو که بودی همه وجودم حالا دیگه از خودم بیزارم که چرا به تو دوست دارم رو گفتم . یادت میاد وقتی دل منو روبودی قسمت دادم گفتم تو رو به هر چی که دوست داری تا آخرش با من بمون. گفتم نزار خاطرات جای تو رو، تو دلم بگیره نزار این لحظه ها یه روزی بین ما بشه حروم. مگه تو نبودی که قسم خوردی، مگه تو نبودی که گفتی دوست دارم تا آخرش ، حالاچی شد؟ حالا بیا ببین حال من خرابه، روز و شب من شده مثل یه کابوس و پر از درد عشق . هی با توام بیمعرفت مگه تو نبودی میگفتی دوسم داری تا آخر دنیا پس چی شد ؟ حالا این همه فاصله حاصلش شد ه ،همه ی اون خاطرت شده باطله آخه تو که از منو دوست نداشتی پس چرا نگفتی دروغ همه اون دوست دارم ها . حالا موندم و یه دل داغون پر از درد که شدم مثل یه دیوانه ها یه دوره گرد . روزگار چرا انقدر بدی چرا همه خوشی هات رو ازم من میکنی دریغ چرا ؟ ای خدا ، قصه من هم شد حالا مثل برگ باد . ![]()
[ پنجشنبه 14 ارديبهشت 1391 ] [ 21:37 ]
[ سانتا ][ بازديد : 237 ]
می خوام فراموشت کنم دل دیگه باور نداره می خوام ازت جدا بشم دل دیگه طاقت نداره می خوام خودم پیشت بیام یه وقت درو وا نکنی می خوام برات نامه بدم یه وقت اونو پاره کنی قسم به اون خدا که شبا رو آفریده قسم به اون خدا که چشماتو آفریده قسم به چشم مستت همش چشمام براهته قسم به تار مویت دلم دراختیارته قسم به اون نگاهت که ماهو از رو برده قسم به طاق ابروت دین، از دلم ربوده قسم به آسمون هاقسم به کهکشون ها قسم به عشق پاکت قسم به روی ماهت قسم به اون نگاهت چشمام هنوز براهته قسم به اشک چشمات دلم در اختیارته ![]()
[ پنجشنبه 14 ارديبهشت 1391 ] [ 21:29 ]
[ سانتا ][ بازديد : 275 ]
میخام به یکی خودش میدونه کیه بگم با همه نامهربونیهات بازم میگم دوست دارم از عشق: یك بار دختری حین صحبت با پسری كه عاشقش بود، ازش پرسید چرا دوستم داری؟ واسه چی عاشقمی؟ دلیلشو نمیدونم ...اما واقعا"*دوست دارم تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان كنی... پس چطور دوستم داری؟ چطور میتونی بگی عاشقمی؟ من جدا"دلیلشو نمیدونم، اما میتونم بهت ثابت كنم ثابت كنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی باشه.. باشه!!! میگم... چون تو خوشگلی، صدات گرم و خواستنیه، همیشه بهم اهمیت میدی، دوست داشتنی هستی، با ملاحظه هستی، بخاطر لبخندت، دختر از جوابهای اون خیلی راضی و قانع شد متاسفانه، چند روز بعد، اون دختر تصادف وحشتناكی كرد و به حالت كما رفت پسر نامه ای رو كنارش گذاشت با این مضمون عزیزم، گفتم بخاطر صدای گرمت عاشقتم اما حالا كه نمیتونی حرف بزنی، میتونی؟ نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت كردن هات دوست دارم اما حالا كه نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم گفتم واسه لبخندات، برای حركاتت عاشقتم اما حالا نه میتونی بخندی نه حركت كنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره عشق دلیل میخواد؟ نه!معلومه كه نه!! پس من هنوز هم عاشقتم ![]()
[ پنجشنبه 14 ارديبهشت 1391 ] [ 21:26 ]
[ سانتا ][ بازديد : 240 ]
نه. اشتباه نکن این یه شعر عاشقونه نیست تصور کن یه مردو با چشمای خیس نمیخوام نباید تو شعرم به تو جسارت کنم نباید حس عشقو تعبیر به اسارت کنم شکسته میرم امشب بانو خدانگهدارت اگرچه میشکنه اون دل سبزو سپیدارت واسه من که پنجره ی آرزو مبهم بود ولی تو پنجره باش روی تموم دیوارت ببخش منو اگه بوی زخم چرکینمو و ضجه های کبودم میشه موجب آزارت اگه صدای گریه ی بی وقتم نمیشکنه سکوت سردو پر از انبساط افکارت خیلی انتظار کشیدم که شاید بیای باز برای بدرقم با اون لباس گلدارت و دلخوشم کنی با یه دروغ مصلحتی که میشه شاید بازم بیام برای دیدارت ولی چه فایده که خوابت عجیب سنگین بود صدای خاطره هامون که نکرد بیدارت میگن روزه گرفتیو دیگه غزل نمینوشی بمونه این آخرین غزلم واسه افطارت شکسته میرمو خاطرات سبز تو به یادگار میبرم امشب خدانگهدارت هر چی لب تو دنیاست مجیز تو رو میگن تو که بی لب زاده شده بودی ستمگر هر چی دسته تو حسرت دامن توء تو آخرین جوابی واسه یه خواست بی ثمر تعبیر یه خوابی که تو ذهن خستس اون آخرین در نجاتی که همیشه بستس تو یه تکرار خسته ای که فقط یکباره وحدت اون دردایی هستی که بیشماره من تو اسم تو تجزیه شدم بانو تجربه کن منو توی مرگی دوباره شعری که خون تو حسرتت لخته میشه آخرین ورارث نسل عشق اخته میشه منو تو این هجرت غمگینم بدرقه کن تموم واژه ها رو تو ذهنت دغدغه کن بذار تاثیر نگاه تو بشم بانو اسم حقیرمو رو زبونت لق لقه کن واسه کسی که خرابه عمری زیر آواره آخرین جمله همینه: خدانگهدارت. ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:53 ]
[ سانتا ][ بازديد : 260 ]
هی منو تهديدم نکن که میرم، يه چيزيم دستی میدم نباشی چیکار کنم که قهر کنی دوباره؟ چقدر بدم که بی خیال ما شی؟ هی منو تهديدم نکن که میرم، چقدر بدم بری بدون فرياد؟ فکر میکنی نباشی من میمیرم، برو بينيم بابا بذار باد بياد! گفته بودم دوست دارم ببخشيد، حالا ما يکروز يه دروغی گفتيم! تو هم ديگه اینقده جدّی نگير، حالا ما يک وقتی يه چيزی گفتيم! اینا اونا نيس عزيزم لولو برد، دوره ی تازوندن تو سر اومد لگام تو به گردنم نچسبيد، کم زده بودی چسبشو ور اومد! هی منو تهديدم نکن که میرم، يه چيزيم دستی میدم نباشی؛ چیکار کنم که قهر کنی دوباره؟ چقدر بدم که بی خیال ما شی؟ هی منو تهديدم نکن که میرم، چقدر بدم بری بدون فرياد؟ فکر میکنی نباشی من میمیرم، برو بينيم بابا بذار باد بياد ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:52 ]
[ سانتا ][ بازديد : 688 ]
برو از پیش من من میخواستم که با تو بمونم تا همیشه اما تو رفتی و نگفتی عاقبت این دل من چی می شه حالا چرا باز برگشتی میگی بی تو نمی شه نمی خوامت دیگه برو گمشو از جلوی چشمام واسه همیشه روز اولی که دیدمت تو نگاه فهمیدم که رسیدم بهت اومدی جلو به من دادی دو تا دستت خندیدی گفتی تنهایی شده بسه بگو چرا یهو عاشقت شدم چرا برای تو زنده می شدم چون توی دست گرمت عشقو دیدم من اونیم که به عشق می خندیدم تو گفتی عاشق شدی مثل من نترس بیا جلو قلبتو بدش به من حالا بیا بشین پیش من عشقه من واسه بوسه از اون لبات من تشنه ام یهو دلمو گرفتی تو به بازی چون گفتی اگه دوستم داری بهم ثابت کن همه چی رو بهت ثابت کردم اما تو ... از اینجا به بعدش سبک رپ هستش من و تو خونی به سمت دونی به شب واسم تب غم ولی گفتی برو از پیشم کم بشه شرت گفتم می رم یه روز میایی که خیلی رو سیاهی دختر میگم بازیچه نیستم که فردا منو بپایی تو خیلی خوشگلی نازی منم خوب دادی بازی رازی به مرگم باشی اخرشم تو می بازی منو دادی عذاب کردی خراب منو دادی به باد برای زره ای فریاد خوردی شراب خندیدی شاد حالا ناراحتم بی طاقتم فاصله کم شده بینیمون بیا پیشم بگو دیونتم بیا ... ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:50 ]
[ سانتا ][ بازديد : 221 ]
دیس لاو verse 1 برو برو نگو یه روز برمیگردی دلت سوخته بود روزاتو بامن سر میکردی؟ چرا ترکم کردی بعده 15 ماه من که گفتم دوست دارم روزی 500بار تو یه سنگ دلی نمیدونی عشق چیه نمیدونی وقتی نیستی دنیا مشکیه میدونم تو دیگه واسم عاشق نیستی من همونم تو اون ادمه سابق نیستی آره بزا برو بزا منم ببرم ازیاد تورو دوست ندارم دیگه بزنم فریاد تو تهمت زدی به عشق پاکم با حرفات کردی منو زنده خاکم اره خجالت نکش بگو من بد بودم اصلا بین همه بدا واست بدتر بودم شاید قسمتم اینه باید عادت کنم که مشکلات همیشه خاکم کنن verse2 چیه تو خودتی.چرا خب حرف نمیزنی میدونم غصه ها زیادن و دلتنگیا شدید چرا هنو چشات خیرس به تموم نامه هاش همون بی خدا بود تورو تنهات گذاشت خب فریاد بزن تا خالی شی داداشی اون رفته و تو چرا تو خیالت باهاشی همش دروغ بود میمونم تا اخرش باهات گفتی پشتتم تو سختی و مشکلات الان با اونی و خیلی حالت مساعده میدونستم همیشه دل تو پره مسافره فک میکردم آره توام صادقی بام ولی سوء استفاده کردی از سادگیام دفتر خاطراتو بهمدیگه ورق میزدیم خیلی دیر فهمیدم که تو برعکس منی وقتی فهمیدم با اونی دلم شد تیکه پاره تو خوش باش منم میمیرم بی گلایه vers3 خیلی سخته نشه خط بکشی رو خاطرات بخای فرار کنی ازشو باشن پابه پات توی ذهنم پره سوالای بی دلیله لمس دستات تو دستای یه غریبه چه سخته تو خیالت با یکی سرکنی برات سخت باشه نبودشو باور کنی الان ذانوهاتو بغل کردی گریه میکنی ببین یه روزه ندیدیش داری سکته میکنی واسه رسیدن به تو به هر دری زدم از چی بگم؟ که تو سرتری ازم ؟ همه قافیه هامم از روی نفرت میگن که شاید به این دلم درس عبرت بدن حالا خفه شو بی معرفت خسته شدم درای رو به من خیلی وقته که بسته شدن بسته شدن تا دیگه هیچ راهی نمونه این شعرو بیته که آخره رابطمونه verse4 دوباره تنهایی شده مرهم غمم بگو حالا که نیستی به کی دردمو بگم به کی بگم منو عشقمو درکم کنه؟ به اونی که هرثانیه میخاد منو ترکم کنه؟ تن کثیفتو فروختی به یه هرزه دل واسه جدایی از تو کوله بارو بسته دل آدم الکیم دورو برم زیاده مثه تو میام دلمو میبرم ازون دیار دل تو دیگه بیا روی جسدم خاک و گل بریز اخه درمون درد من دیگه گریه نیست دیگه زندگیمون شده بود غم یکسره آره پیش هرکی هستی برو خوش بگذره فقط آبرو داری میکنم پیبش غریبه ها این اخرا فقط صداتو میشنیدم شبی یبار ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:48 ]
[ سانتا ][ بازديد : 268 ]
تو نمی دونی من چی کشیدم وقتی که گفتی تو را نمی خوام باور ندارم که دیگه نیستی حالا تو رفتی من اینجا تنهام یه شوخی بودو یه قصه تلخ وقتی که گفتی تو را نمی خوام خیال می کردم می خوای بترسم شاید هنوزم باور نکردم شاید یه حسود چشممون زده بگو کی مارو تنهایی دیده ولی میدونم تو آسمونا قصه مارو یکی شنیده تو باور نکن هر کی بهت گفت پیشت می مونم پیشت می مونم باور ندارم که دیگه نیستی تا ته دنیا از تو می خونم تو نمی دونی من چی کشیدم وقتی که گفتی تو را نمی خوام باور ندارم که دیگه نیستی حالا تو رفتی من اینجا تنهام یه شوخی بود و یه قصه تلخ وقتی که گفتی تو را نمی خوام خیال می کردم می خوای بترسم شاید هنوزم باور نکردم شاید یه حسود چشممون زده بگو کی مارو تنهایی دیده ولی میدونم تو آسمونا قصه مارو یکی شنیده ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:45 ]
[ سانتا ][ بازديد : 383 ]
چیه دلم گرفتی واسه چی داری گریه می کنی ؟ چیه دلم شکستی واسه کی داری گریه می کنی ؟ چیه دلم غریبی چی دیدی داری گریه می کنی ؟ می گی گذاشته رفته اونی که مثل نفس تو بود می گی دلتو شکسته اونی که همه کس تو بود دل من می دونم داری دیونه می شی اما باز بی خیالش بابا بی خیالش ... ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:41 ]
[ سانتا ][ بازديد : 259 ]
ببین یه لحظه وایسا من با این صحبت کنم چه اصراری داری باز من خواستم با یکی صحبت کنم تو پریدی وسط ؟؟ تو تو تو دختر بیا شرط می بندم یه عدد سه رقمی وقتی باره اول دیدی منو گفتی اینجا مثله من پسر هست کم و اینجا همه دنباله من ان و ولی می دونی می گیرم خودمو اون یکی منو با دست نشون میده خودش میاد بهم شماره میده میگه خوشحاله که به من رسیده آخه اون مثله من ندیده واسه ی لحظه ی خوبه دیدنت واسه ی دوباره بوسیدنت هر چی بیشتر ببینمت بازم کمه فقط یادت باشه دلت ماله منه تو رو دیدم تو لبهات خندیدم من به تو رسیدم رسیدم رسیدم ماله من بودی تو عاشقم بودی من اینو فهمیدم فهمیدم فهمیدم پسر اینجا که هست دختر زیاد دختر یه کسه با قدرت میخواد یه دختر میاد وسط می شینه کنارم هی میره حسرت اینجا هست یه مشکل دخترا میخوان یه بچه خوشگل ماله منه تویه این لحظه ی دیدار رفیق نمیشه اسب های بیکار ای بابا ول کن دیگه بسته نمی دونم آخه تو چرا نمیشی تو خسته وقتی من اینجام هستم اینجام می گم بهت که بدونی دخترا میخوانت صدات تو ذهنت از این یکی هم باز خواطره بساز دست منو این خوشگل میگیره بازم دست بکش پس بکش خط بکش دوره اونو برو عقب صف بکش بعد بدش حق بهش چون کسی نمیتونه تو رو تحمل کنه باید از من بیاد تشکر کنه چون نجات دادم اونو از دست تو دختر دیگه تو وقتتو طلف نکن وقتی یه بچه معروفه اینجا شک نکن آخه من به تو میگم تو یه کمی فکر بکن از این به بعد دیگه شیطون بازیتو کم بکن تو که میگی تو رو پسندیده خوب آره آخه مگه اصلا تو رو دیده؟؟ نکنه هلویی که تو رو از درخت چیده؟؟ آخه ایران بودی هنوز نفهمیدی بیا پسر دیگه دست بر دار حرف در میاد پشتت پس فردا میگن میخوامت هستی هر جا برو ببین عشق من هست در هر جا پسر بد جور خودتو خراب کردی باز تو پاتو کردی تو کفشه من؟؟ نه گذاشتی من به کارم برسم نه خودت عزیزم ببین این سبک رپه هر چی از دهنت در اومد باید بگی ای بابا فدای تو بشم همه با رپ حال میکنن من مردما رو میشناسم باز شما دوتا دواتون شد؟؟ بابا ول کن گوشی رو بزار اینجا بیاین برین بیرون برو بیرون گوشی رو با خودت کجا می بری ؟؟؟ ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:37 ]
[ سانتا ][ بازديد : 269 ]
اين قدر خاطره داری كه گويی قدر يك قرن گلو می سوزه از عشقت عشقی كه مث زهره ولي بی عشق تو هر دم خنده با لبهای من قهره درسته با منی اما به اين بودن نيازارم تو كه حتی با چشماتم نمي گی اه دوست دارم اگه گفتی دوست دارم فقط بازيه لب هات بود وگرنه رنگ خود خواهی نشسته روي چشمات هرچي عشقه توی دنيا من مي خواستم ماله ما شه اما تو هيچ وقت نذاشتی بين مون غصه نباشه فكر می كردم با يه بوسه با توهمخونه می مونم نمی دونستم نمی شه اخه بی تو نمی تونم گله می كنم من از تو از تو كه اين همه بي رحمی هزار بار مردم از عشقت تو كه هيچ وقت نمي فهمی چشام همزاد اشك وخون دلم همسايه اه زمونه گرگ وعشق تو شبيه مكر روباه شدم چوپان ساده لوح كنار گله احساس چو رسمي داره اين گله سر چنگال گرگ دعواست تو اينقدر خواستني هستي كه اين گله نمي فهمه اگه لبخند لب داری دلت ازسنگ وبي رحمه ببخش خوبم اگه اين عشق حيله ي تو رو رو كرد نفرين به دل ساده كه به چنگال تو ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 10:32 ]
[ سانتا ][ بازديد : 277 ]
ریخت اشکم، منفجر شد بمب قلبم توی دلش خندید به من احمق منم قلمو گرفتم دستم نوشتم تکستی که بگم ازش خستم قلم در توانش نیست این کلمات بیت میکوبه مثل تیک تیک ساعت ضربات ضربان قلبم رفت روی هفتصد از درد قافیه ها پوکید قلبم من سردار بودم شدم سرباز فرار کردمو حالا خیلی تنهام دوست داشتم باهاش باشم، توشبای تهران ولگردی تا خرخره بگازم توی لامبورگینی، جاده چالوس با سرعت سیصد بترکونیم ولومو، ولی مار منو نیش زد من افو میخاهم از این که عاشقت شدم ای مار افعی یادته چشام افتاد تو چشماتو اخم کردی؟ گفتی جواب چشمک فحشه جواب فحش مشته حالا میخواهم بخونم از ته دل رفتیو منو فرستادی ته گل اشکال نداره برو پشت سرت منو نگا نکن خوش باش با زیدتو منو دیگه صدام نکن دیگه مهم نیست از این به بعد چی بپوشی اصلا مهم نیست زنگ بزنه کی به گوشیت نمیخواهم دیگه اسمم تلفظ شه روی لبهات گمشو برو، نمیخوامت من تو رو دیگه الاف ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 9:22 ]
[ سانتا ][ بازديد : 284 ]
باروني شديد صداي رعد و برقي فجيح / چه صبور با درد ورنجي عجيب آسمون خاكستري رنگ / كاش كه من هرگز نبينم چشامو ميبندمو نميشه راحت بخوابم / وقتي ميبينم زندگيم هرساعت به باد رفت كو كجاست يه عالم نجابت .... يه نامرد به جا من چه خيالات قشنگي چقدر آسون ميگيرن / چه محتاج دستات و چه آسون ميگي نه هنوزم زير بارون ميشينم / تو رفتي و زندگيمو داغون ميبينم تو رو با اون ميبينم كه در به درشي / چه بيمارتم چقدرتلخه همه چي چقدر خستم از اين روزگار پست و بي روح / پس اون فرشته كه ميديدم از تو اين بود تو كه با اون خوشي و ديگه شكم يقينه / اصلا بذار بميرم خب حقم همينه تو كه ميگفتي من نجيب و سر به زيرم / حالا تو رفتي دلو چطوري پس بگيرم كسي رو شكستي كه دلشو انصافا به تو داد / پس كجاست احساست منم انسانم به خدا باشه جدايي اتفاقه اصلا / بدي نكردمو گرفتي انتقامت از من واسه برگشتن تو به هر دري زدم / باشه حرفت قبول تو سرتري ازم ولي به خدا قسم كه تو اشتباه ميكني /تو رفتي .. اين اشتباه تو نيست يه نگاه ساده به كجا كشيد / تلخه كه تو ازم جدا بشي چجوري دلت اومد...تو چه ساده ميگذري/ خيلي زوده واسه خدافظي يادته زار ميزدم شايد قانع بشي / دلت ميخواست تا بگذرم ساده كه چي بيچاره دلم كه شكست صد بار تو سينه و مرد .. آره تو قاتلشي باشه دورتو خط ميكشم اينو راحت نميگم/ با چشام ديدم و دلم باور نميكرد چه دلگيرم ازت تو بد كردي ولي /هنوزم دوست دارم اينا رو داغم كه ميگم بيچاره دلم كه همش نازتو ميكشيد / تورفتي و فقط خوابتو ميشه ديد ![]()
[ دوشنبه 11 ارديبهشت 1391 ] [ 9:19 ]
[ سانتا ][ بازديد : 290 ]
آخرين مطالب ارسالي ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
تبلیغات رایگان در 537 باند |
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[ طراحي : گروه پشتيباني 537باند ] [ Weblog Themes By : سعيد آموزگار ] |